تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور
تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور

نتونستم کنسرت تنبور رو برم   حالم  گرفت

چند خبر از مو سیقی ایرانی

محمد رضاشجریان‌ گفت‌: ارادت‌ قلبی‌ زیادی‌ به‌ امام‌ حسین‌ ‌ع‌‌ و امام‌ رضا ‌ع‌‌ دارم‌ و اگر شرایط ساخت‌ قطعاتی‌ برای‌ این‌ بزرگواران‌ پیش‌ بیاید در مدح‌ این‌ دو بزرگوار قطعاتی‌ اجرا خواهم‌ کرد.


وی‌ با اشاره‌ به‌ این‌ که‌ ما هر چه‌ داریم‌ از خاندان‌ اهل‌ بیت‌ عصمت‌ و طهارت‌ ‌ع‌‌ است‌، افزود:‌ ما باید در عرصه‌ موسیقی‌ به‌ ائمه‌اطهار ‌ع‌‌ توجه‌ خاص‌ داشته‌ باشیم‌ تا قطعاتی‌ را هم‌ که‌ اجرا می‌کنیم‌ خاص‌ و ویژه‌ باشد. شجریان‌ اضافه‌ کرد: این‌ بزرگان‌ برای‌ ما از جایگاه‌ ارزشمندی‌ برخوردار هستند و ما باید تلاش‌ کنیم‌ در راستای‌ رضایت‌ ان‌ بزرگواران‌ قدم‌ برداریم‌. وی‌ به‌ همه‌ هنرمندان‌ توصیه‌ کرد در کارهای‌ خود همواره‌ به‌ رفتار، منش‌ و سیره‌ ائمه‌ اطهار ‌ع‌‌ توجه‌ ویژه‌ داشته‌ باشند. 
                                           
***

کیهان کلهر نوازنده برجسته " کمانچه" سپتامبر سال جاری در استادیوم 25 هزار نفری هالیوود باول شهر لس آنجلس به اجرای برنامه خواهد پرداخت.


 کیهان کلهر که چند روز قبل به همراه سیامک آقایی و سیامک جهانگیری به اجرای برنامه ای با همراهی کمانچه، سنتور و نی پرداخت، ماه آینده در استادیوم 25 هزار نفری هالیوود باول لس آنجلس به اجرای برنامه خواهد پرداخت. این در حالی است که وی به زودی سفرهایی نیز همراه با "محمدرضا شجریان"، حسین علیزاده و همایون شجریان برای اجرای برنامه خواهد داشت. کیهان کلهر در سال ١۳۴٢ شمسی در خانواده ای کرد و موسیقی دوست در تهران چشم به جهان گشود. از پنج سالگی موسیقی را به صورت آزاد و از هفت سالگی به شکل کلاسیک آن شروع کرد.از دوازده سالگی کار موسیقی را به صورت حرفه ای آغاز و در سیزده سالگی با ارکستر رادیو تلویزیون کرمانشاه همکاری کرد. مدتی کوتاه با گروه شیدا در مرکز هنری "چاووش" همکاری هنری داشت. در هفده سالگی به ایتالیا و سپس برای ادامه تحصیل به کانادا رفت. کیهان کلهر از معدود هنرمندان ایرانی است که برای شناساندن موسیقی ایرانی به غیر ایرانی ها با هنرمندان هندی نظیر استاد "شجاعت حسین خان" (غزل) و یا با (( کرونوس کوارتت Kronos Quartet )) (جاده ابریشم) ، یویوما و ارکستر فیلارموزیک نیویورک، همکاری نزدیک داشته است و شنوندگان زیادی در بین غیرایرانی ها دارد که ساعت ها پای موسیقی او می نشینند. کیهان معتقد است که کسانی شاخص و مطرح اند که یک فکری یا یک ذهنیتی پشت کارشان هست. "همیشه دوست داشته ام که خودم را نسبت به زمینه های دیگر هنری هم تا اندازه ای مطلع نگه دارم و معتقدم ، متاسفانه یکی از اشکالاتی که هنرمندان ما دارند، این است که درزمینه هنرخودشان خیلی محبوس هستند. موزیسین ، موسیقی دان یا موسیقی شناس کسی است که باید به ریاضیات ، تاریخ و ادبیات آشنا باشد."
 

***



بگو یا علی    

تنبور ، ساز عشق و عرفان


امروزه به جرات می توان گفت که: معروفترین و دوست داشتنی ترین ساز در بین اقشار مختلف مردم استان کرمانشاه « تنبور »‌ است . چهره‌های تنبور نواز مطرحی نیز در این دیار حضوری جاودانه دارند . از سید طاهر یارویسی گرفته تا … اما این نوشته‌ی کوتاه از دریچه‌ی دیگر تنبور را معرفی می کند .
در طول سیر و سفر تاریخی و فرهنگی تنبور در نقاط و نواحی مختلف ، نامها و شکل های متفاوتی پیدا کرده است ، به گمان قوی می تو.ان گفت که اکثر سازهای زهی مضرابی از این ساز کهن مشتق شده و کمال یافته . تنبور به این اسامی خوانده شده است : تنبور خراسانی ، قوچانی ، شروانی ، تنبور بغدادی ، تیسفونی و انواع دو تار ، چگور و قپوز و … با شکل هایی مشابه . هنوز در بیشتر مناطق ایران حضور دارد و ان طور که در فرهنگ نامه ها امده ، در ایران باستان ، مصر و آشور این ساز وجود داشته . در آشور آن را پاندورا می خوانده‌اند و این ساز دارای سه سیم بوده است و یوانانیان تنبور را به صورت « فاندورا »‌اقتباس کرده و سپس به صورت پاندورا وارد زبان منطقه‌ی اروپایی گردیده است . و نیز آمده که : در پنج هزار سال پیش در آناتولی قدیمی گروهی از نژاد آریایی می زیسته‌اند به نام ( هیتیت ) که تنبور بین آنان معمول بوده است و در نقش هایی حجاری شده روی سنگ ، این ساز تصویر شده است . آرتور کریستین سن در کتاب « ایران در زمان سامانیان »‌نام ابزار موسیقی ایران را چنین اورده :‌ بربط ، نای ، مزمار ، چنگ و گوید : مردم خراسان بیشتر وسیله‌ای را در موسیقی به کار می برند که هفت تار داشته و آنرا ( زنگ ) می خواندند اما مردم ری ، طبرستان و دیلم ، تنبور را دوست تر داشته و این ساز نزد همه فرس ، مقدم بر سایر ساز ها بوده است .
اینجا سخن از تنبور ناحیه‌ی کرد نشین غرب ایران یعنی تنبور تیسفونی است که در منطقه‌ی کرمانشاهان و نقاط دیگر با شناسنامه و زبانی نزدیک به هم و مشترک تا امروز نغمه پرداز است و در بیشتر منازل در مناطق یاد شده نواخته می شود و جزء همیشگی زندگی این اهالی است . این ساز که مردمان اهل حق « یارسان»‌قرنهای متمادی در نگهداری آن و نعمات باستانی و اهورایی آن کوشیده‌اند . ساز مذهبی و آیینی آنها و همدم قلندران عارف و حق پرستان است به طوریکه قبل و بعد از نواختن دست و دستانش را می بوسند و بر دیده می گذارند . و بر نوازنده‌گان جوان است که همچون گذشته‌گان با این ساز رفتار کنند . آهنگ و نغمه های تنبور ، به صورت مقامی اجرا می شود و مانند کلیه‌ی موسیقی های ایران زمین ، دارای موسیقی موزون و بدون وزن و در بعضی مقامهای آن اوزان ، به صورت سنگین و فراخ می باشد که بسیار کهن سال می نماید و قدمت و سابقه‌ی دور و دراز آن را نشان می دهد .
کاسه‌ی تنبور بیضیس شکل و دسته‌ای نسبتا بلند دارد . دارای سیزده الی چهارده دستان ( پرده ) است و فواصل آن نزدیک به پرده و نیم پرده است و بر خلاف سازهای موسیقی سنتی ، در این ساز ربع پرده وجود ندارد و این نشانگر اصالت و دست نخوردگی آن است . بطور کلی مقام های تنبور به دو صورت است : کلام یا نظم حقانی که در مراسم آیینی و ذکر جمعی اجرا می گردد که در جاهای متفرقه نباید اجرا شود و مقامهایی دیگر را عرفانی ، مجلسی ، و مخازی گویند که نواختن آنها با رعایت زمان و مکان و افارد اشکالی ندارد .

موسیقیدانان ما بداهه نوازی را به معنی آنچه در همان لحظه اجرا، الهام می شود، ندارند. در ایران بداهه نوازی در لحظاتی خاص اتفاق می افتد و سپس مداوم مرور می شود. عنوان "کنسرت بداهه نوازی "شعاری بیش نیست


"علی اکبر مرادی"آهنگساز ،نوازنده تنبور و مولف که در روزهای 10 و11 شهریور در کاخ نیاوران به همراه " پژمان اخواص" نوازنده سازهای کوبه ای پس از 8 سال ، در ایران به اجرای برنامه می پردازد، ضمن بیان این مطلب افزود: دلیل اصلی اینکه در ایران کنسرت برگزاری نمی کردم، دوندگی هایی بود که باید برای اجرای یک برنامه می داشتیم . این مساله باعث می شد که من همیشه از برگزاری کنسرت دور بمانم و این فعالیت های اجرایی را معطوف به خارج از ایران کنم، تا اینکه امسال با فروشگاه "بتهوون" به عنوان اسپانسر به توافق رسیدیم وایشان پذیرفتند که تمام این کارها را خودشان به عهده بگیرند.


وی در مورد برنامه های اجرایی در این کنسرت گفت: این برنامه در 4 بخش اجرا می شود که نام فصل ها را روی آنها گذاشته ام و از تابستان آغاز می شود و با بهار تمام خواهد شد. بین این چهارقسمت یک آنتراکت هم داریم. در این چهار بخش قطعاتی را در مقام های مختلف به صحنه می بریم که از جمله آنها می توان به "شاخ و شینی"،" روح الابواب"،"الله ویسی"،"هجرانی"،"سحری"،"قطار" و... اشاره کرد.


مرادی در پایان گفت: 70 درصد قطعات اجرایی در این برنامه جدید هستند و بقیه آنها از قطعات قدیمی هستند که تنظیم های جدید روی آنها گذاشته شده است.

بگو یا علی

هوشنگ ابتهاج

ارغوان

ارغوان شاخه همخون مانده من
 آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابی ست هوا؟
یا گرفته است هنوز ؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
 آفتابی به سرم نیست
 از بهاران خبرم نیست
آنچه می بینم دیوار است
آه این سخت سیاه
آن چنان نزدیک است
 که چو بر می کشم از سینه نفس
نفسم را بر می گرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی می ماند
 کورسویی ز چراغی رنجور
قصه پرداز شب ظلمانی ست
نفسم می گیرد
 که هوا هم اینجا زندانی ست
 هر چه با من اینجاست
 رنگ رخ باخته است
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نینداخته است
اندر این گوشه خاموش فراموش شده
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
باد رنگینی در خاطرمن
گریه می انگیزد
ارغوانم آنجاست
 ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد می گرید
چون دل من که چنین خون ‌آلود
هر دم از دیده فرو می ریزد
ارغوان
 این چه راز ی است که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید ؟
 که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
 وین چنین بر جگر سوختگان
 داغ بر داغ می افزاید ؟
ارغوان پنجه خونین زمین
دامن صبح بگیر
 وز سواران خرامنده خورشید بپرس
کی بر این درد غم می گذرند ؟
 ارغوان خوشه خون
 بامدادان کهکبوترها
 بر لب پنجره باز سحر غلغله می آغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
 به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
 بر زبان داشتهباش
 تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من


بگو یا علی