تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور
تنبور مست

تنبور مست

تنبور مست وبلاگی است پیرامون موسیقی ملی و ساز باستانی تنبور

جلوه خدا با صدای روانشاد سید خلیل عالی نژاد

در ادامه انتشار آثار زنده یاد سید خلیل عالی نژاد گوش جان می سپاریم به نوای تار این هنرمند گرامی به همراه دکلمه و آوازی در مدح حضرت امیر ( ع ) .

مدد از علی طلب کن به هر بلا و هر غم

متوسل جنابش دل آدم است و خاتم

به خدای هر دو گیتی ز کسی به هر دو عالم

به جز از علی نیاید هنر گره گشایی

این اثر زیبا را با نام جلوه خدا در قسمت دانلود دریافت کنید .

۲۴ سال دوری و یک شب نه چندان موفق

محمد رضا لطفی دیشب پس از بیست و چهار سال در کشورش به اجرای برنامه پرداخت . کنسرتی که در آن لطفی از تار شروع کرد و به دف و کمانچه و در نهایت سه تار رسید . بداهه نوازی های لطفی با تارش دل نواز نبود . شاید از دل بر نمی آمد که بر دل نمی نشست . لطفی افشاری می زد اما هرگز ما را به خاطره ها پیوند نداد و در دل ها خاطره ساز نشد .

لطفی

پس از تنفس لطفی به کمانچه نوازی پرداخت . سازی که نظریات لطفی پیرامون آن حساسیت های فراوانی در بر داشت . آرشه کشیدن های لطفی از یک کمانچه نواز توانا فاصله داشت و این موضوع روح را می آزرد که چرا بر هنری که از آن دیگران است سایه افکنیم و هنر خویش نیز فراموش کنیم . پس از پایان کمانچه نوازی سه تار در دستان لطفی آرام گرفت . اصفهان می زد و اندکی  دقایق نه چندان شورانگیز گذشته از ذهن مخاطبان محو شد و برای لحظاتی احساس کردند که مرد سفید پوش  همان محمد رضا لطفی است .

کنسرت لطفی پس از سال ها در ایران آنگونه که شایسته بود اجرا نشد . علاوه بر موارد فوق نا هماهنگی در قرار دادن صندلی های حاضران برای بسیاری مشکل ساز شد . در حالی  که در فضای باز کاخ نیاوران ارتفاع نقاط نزدیک به سن به صورت طبیعی از ارتفاع نقاط دور تر بیشتر است در نحوه قرار دادن صندلی ها به هیچ هنوان این نکته در نظر گرفته نشده بود و صندلی های ردیف ۲۷ تا ۳۲ از دیدن صحنه محروم شدند و در برخی مکان ها حتی امکان دیدن تصویر نوازندگان از دو صفحه نمایش تعبیه شده در محل هم میسر نبود . از طرفی همین مشکل هم برای ردیف جلو نیز به دلیل فاصله زیاد هنرمندان ازابتدای سن وجود داشت . نور پردازی اجرا هم که به جز خطای دید ارمغانی برای هواداران لطفی نداشت .

نخستین شب اجرا ی لطفی در تهران به اندازه  بیست و چهار سال غیبت این هنرمند از صحنه اجرا در وطنش ناهماهنگ بود .  شاید آقای توکلی مدیر برنامه های آقای لطفی که در زمان اجرا و بعد از آن دو چهره ی کاملا متضاد را در مقابل انتقاد ها از خود نشان داد  یکی از مسببان این نا هماهنگی ها بود . به گونه ای که عده ی قابل توجه ای پیش از پایان برنامه نیاوران را ترک کردند . باید استاد و در انتظار شب های دیگر هنرنمایی لطفی ماند .

***

عکس از خبرگزاری فارس

***

تنبور مست درگذشت مادر استاد محمد رضا شجریان را به ایشان تسلیت عرض کرده آرزوی آرامش برای عزیر درگذشته دارد.

گلپا و یاد آوری چند نکته

اکبر گلپایگانی به عنوان یکی خوانندگان برجسته ایران در پیش از انقلاب شناخته شد و فعالیت هنری وی هرچند کمرنگ تر در سال های گذشته ادامه یافت . این هنرمند گرامی در جدیدترین مصاحبه خود نکاتی را مطرح کرده اند که حساسیت هایی را برانگیخته است . گرچه ایشان در این مصاحبه از مخاطب قراردادن نام خاصی به عنوان منتقد شونده  دوری جسته اند اما با اندکی دقت در سخنان شان به یک نام برجسته خواهیم رسید . تنبور مست ضمن ادای احترام به این هنرمند گرامی نکاتی  را یادآور می شود :

نخست اینکه من در این نوشتار از تعارفات معمول پرهیز میکنم . از القابی چون استاد چشم پوشی میکنم و روی سخن شما  را محمد رضا شجریان می دانم.

آقای گلپا . شخصیت هنری و مردمی شما در حدی است که تخریب شخصی دیگر در گفته های شما کم لطفی به شعور و شخصیت هوادارانتان است . مدت ها است که در مصاحبه ها و یا مجالس خصوصی به صراحت یا کنایه سخنانی را مطرح می کنید که خودآگاه یا ناخودآگاه موجب گسست و تقابل شما و هوادارانتان با طیف گسترده ای از هنردوستان و هنرمندان شده است که در صف نخست این دسته محمد رضا شجریان قرار دارد.

کارنامه هنری شما بر کسی پوشیده نیست و فعالیت شما شایسته ستایش است . اما به خاطر داشته باشید همیشه آغازگر هر راه پیشرو نیست و گاهی باید در برابر برتری دیگران تمکین کرد . به هیچ عنوان قصد مقایسه و داوری بین شما و دیگری را ندارم اما فراموش نکنید در مقابل جوایز به حق شما آقای شجریان هم دو بار نامزد دریافت جایزه ی گرمی شد و بار ها در یونسکو هم به اجرای برنامه پراخت و ... . افتخاراتی که نصیب موسیقی ایران شد نه شخص خاصی .

آقای گلپایگانی در نظر داشته باشید که هنر و سیاست  در طول تاریخ هرگز از هم جدا نبوده اند و هنر ابزاری برای بیان مشکلات توده بوده است. هنرمند آن زمان که همراه و همگام جامعه در حرکت و تکامل بوده است جاودانه شده و آثارش نه تنها برای مردم هم دوره اش که برای نسل های آینده خاطره انگیز و دل نواز شده است . مرغ سحر که از آن یاد کرده اید نمونه ای از آن آثار جاودانه است که برای یک ملت خاطره انگیز است . اثری ساده و روان با مضامین عمیق سیاسی که شاعر و آهنگساز برای بیان اعتراض خود آفریده اند و چون آفریدگانش همراه و همگام مردم بوده اند هنوز هم شنیدنی است .

اگر توانایی تکامل هر اثر هنری را در خود ببینیم باید نسبت به بازخوانی آن همت کنیم . بی شک اگر تکاملی در کار نبود و شعر و موسیقی اش امروزی نبود کسی با مرغ سحر اشک نمی ریخت .

آقای گلپا . زیاده روی  در بکار بردن لفظ من دلیلی بر کمبود ظرفیت محبوبیت و معروفیت هر هنرمندی است . اینکه در هر خانه ای چهار نوار گلپا پیدا می شود آماری بسیار سخاوتمندانه است که هر داور منصفی را نسبت به منبع ارائه دهنده آمار دچار تردید می کند .

 تنبور مست ضمن ادای احترام برای تمامی هنرمندان کشورمان آرزوی سلامت می کند .

دو سال از حیات تنبور مست گذشت

در آستانه دومین سال حضور تنبور مست  در فضای مجازی حوزه موسیقی امیدوارم که کارنامه ای روشن در ذهن دوستان به یادگار گذاشته باشم . از تمام دوستانی که در این مدت با تنبور مست همراه بودند سپاسگزارم.

چشم انتظار انتقادات و پیشنهادات شما .  

چه کسی مسئول است ؟؟؟

با ظهور موسیقی های جدید و نه چندان دل انگیز نگرانی ها پیرامون تنزل دیدگاه مردم نسبت به هنر موسیقی صد چندان شده است . حلقه محاصره موسیقی های بی محتوای داخلی به حدی عرصه را بر افکار جامعه تنگ کرده  که شاید گاهی آرزوی شنیدن موسیقی لس آنجلسی در جامعه را به وضوح حس می کنیم .

به راستی چه کسانی مسئول ظهور سبک های بی پایه و اساس در فضای هنری کشورند ؟ ترانه های که گاه با شنیدنشان عرق شرم بر پیشانی می نشانیم و ناخودآگاه به خالق آواهای کوچه بازاری سی سال پیش درود می فرستیم .

 دیر زمانی نیست که دیگر صدای مخملین بنان و آوای روح بخش شجریان و زخمه ی شهناز و آرشه بهاری از خلوت بسیاری از هم وطنانمان رخت بربسته و بسیاری شنیدن نفرین خوانندگان و بعضا فحاشی پاره ای دیگر را در موسیقی های مصنوعی و ملال آور به هنر ملی خود ترجیح می دهند .

آری . همه ی ما مسئولیم . همه ی ما در به ابتذال کشاندن سلیقه مردم مسئولیم . از روحانیت که همواره دین و هنر را چون آب و آتش می بینند و ای کاش روزی پاسخ می دادند که چه کسی با صدای تار و تنبور از دین خدا خارج می شود و ای کاش می فهمیدند که بین ایرانی پاک نژاد با عرب دوران جاهلیت  تفاوت از زمین تا آسمان است .

از متولیان فرهنگی جامعه که ابتذال و فرهنگ ستیزی را تنها در آنسوی آب ها می جویند و آگاهانه یا از سر جهالت خود نمونه بارز تهاجم فرهنگی شده اند .

از هنرمندان ما که آنگونه که شایسته است به مردم کشورشان ایمان ندارند و گوش بیگانگان را برای شنیدن هنرشان شنوا تر می دانند .

و ما که تمدن و هنر و فرهنگ هزاران ساله ی خود را به دست فراموشی سپرده ایم  و میان کلماتی چون دین و سیاست و غرب و آزادی در احتضاریم .

 

***

چهارمین هدیه تنبور مست تقدیم به شما . علی گویم علی جویم با صدای روانشاد سید خلیل عالی نژاد را در بخش دانلود دریافت کنید .