باز هم داستان ناهماهنگی های پیش از کنسرت

کنسرت موسیقی محمد رضا شجریان اتفاق نیکی است که این روز ها در عرصه موسیقی ملی کشورمان در شرف وقوع است . پیرامون این کنسرت نکاتی به ذهن می رسد که در ادامه به  آن پرداخته می شود :

ارائه بلیط های این کنسرت به صورت آنلاین گرچه نیازی غیر قابل انکار است اما سوال اینجاست که آیا زیر ساخت های مناسب برای آغاز این روند در کشور تهیه شده است ؟ تجربه نا موفق گذشته دست اندر کاران کنسرت های آقای شجریان در ارائه آنلاین بلیط این نوید را میداد که امسال شاهد نا هماهنگی های گذشته نباشیم اما با کمال تاسف سایت دل آواز ساعاتی پیش از آغاز خرید از ارائه خدمات باز ماند .

تهیه کارت های اعتباری برای خرید بلیط از دیگر مشکلات مردم در راه این کنسرت بود که مورد توجه برنامه ریزان کنسرت قرار نگرفت . بعید به  نظر می رسد که مدیران برنامه ریزی این کنسرت از تعداد محدود شعب بانک سامان با خبر نبوده اند . پوشش نامطلوب این بانک در سطح پایتخت خود گویای حال وروز شهرستان هاست .

آقای نوربخش و ..دیگران با این کار تنها صف های طولانی مردم را از شرکت دل آواز  به سمت شعبه های اندک بانک سامان رهنمون کردند . این در حالی است که میشد از هفته ها قبل مردم را در جریان نحوه ارائه بلیط قرار داد تا بلکه شاهد این نا بسامانی ها نباشیم .

آقای نوربخش در نخستین ساعات روز چهار شنبه  سوم مرداد پس از دو روز بدقولی برای آغاز بلیط فروشی  با شرکت در برنامه بخش شبانگاهی رادیو پیام به  صورت غیر مستقیم و با سخاوتمندی تمام خود را به عنوان یکی از تاثیر گذاران هنر موسیقی ایران معرفی نمودند  و هم راه و  هم کلام با مجری برنامه در کنار تعارفات ناخوشایند به انتقاد از روند رو به رشد تصنیف خوانی در هنرمندان و کاهش سطح کیفی آواز در آثار موسیقی دانان پرداختند . این در حالی است که اکثریت افرادی که در کنسرت های ایشان حضور داشته اند بر ضعف آوازی این هنرمند گرامی واقف هستند.

در این میان استاد شجریان پیش و بیش از هر کس از این ناهماهنگی ها متضرر می شوند. تجدید نظر در کادر برنامه ریزی مهمترین رسالت استاد آواز ایران است پیش از آنکه در نام و اعتبار وی در نزد دوستدارانش خللی وارد شود .

***

هفت سالی است که بی تو زمزمه میکنیم و چه نیک خاطره ات را در تکرار ادوار به داوری می نشینیم.ای کاش بودی...

به
نو کردن ماه
بر بام شدم
با عقیق و سبزه و اینه.
داسی سرد بر آسمان گذشت
که پرواز کبوتر ممنوع است.

صنوبرها به نجوا چیزی گفتند
و گزمگان به هیاهوی شمشیر در پرندگان نهادند.


ماه
بر نیامد

***

عکس از وبسایت احمد شاملو