مردم زیادی تجمع کرده بودند و مراسم هم شروع شده بود . ساعد باقری داشت یکی از دفاتر شعر مرحوم آتشی رو میخوند . بعد هم استاد مشفق کاشانی و استاد حسینی و دیگران آمدند و عرض حالی از روزهای با آتشی بودنشان گفتند و نوبت را به محمود دولت آبادی دادند . با روحیه ممتازش از آتشی گفت و کمی هم شوخی کرد و خندید و شکایت از اوضاع [ طبق معمول ] کرد و رفت . بنا بود طبق برنامه ریزی قبلی پیکر مرحوم آتشی به کرج و امامزاده طاهر برای دفن برده بشه . اما خانواده وی و اهالی بوشهر راضی نشدند و با مقداری درگیری لفظی ! که نثار شد بالاخره بنا شد جسد استاد رو به زادگاهش در بوشهر ببرند . از کیفیت برنامه و مراسم همه راضی بودند . حضور قابل توجه هنرمندان ممتاز و چهره های ماندگار در جمع مردم و اجرای مراسم سوگواری مخصوص بوشهریها شور و حال عالی به این اجتماع داد . تعدای از تصاویر رو تقدیم میکنم . در ضمن پوزش میخوام از اینکه مجبور شدم چند تا از عکس ها رو حذف کنم . با این حال هنوزم وبلاگ بیش از حد سنگین هست که بابت ابن موضوع هم ازتون عذرخواهی می کنم .
سلام
خدا بیامرزه
سلام دوست عزیز
خدا بیامورزه
عالی بود به ما هم سر بزنید خوشحال میشم
سلام
سیاوش جان وبلاگ مفیدی داری.فقط چون حجم تصاویر بالاست یه کمی دیر بالا میاد البته ارزش صبر کردن دارد .چون تصاویر را خوت تو tinypic گذاشتی متونی با فتو شاپ حجمشو کم کنی تا راحت تر بالا بیان.بازم میگم خواندم و لذت بردم